مهدی یارمهدی یار، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره
مامان لیلامامان لیلا، تا این لحظه: 36 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
بابا رحیمبابا رحیم، تا این لحظه: 42 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

هدیه خدا یه پسر آسمونی

خدایا خودم را خوشبخت ترین بنده ات میدانم نه به سبب مادیات و یا معنویات

،بلکه بدان جهت که سایه خدای مهربانم همیشه و در همه جا در زندگی من

حضور داشته و این خود بهترین امنیت خاطر و خوشبختی برای من بوده

است.خدایا همه آرزویم در دنیا حضور زیبای شما در زندگیم میباشد.خدایا من

از تو ثروت نمی خواهم،تنها خواسته ام این است که کسی در خانه اش بیمار

ناعلاج نداشته باشد و همه در زندگیشان با صمیمیت و مهر و محبت زندگی

کنند.و از تو قادر توانا میخواهم که سلامتی و صمیمیت و مهر و وفا همواره در

زندگی خانواده من نیز برقرار باشد.خدایا خودت هوای من و همسر

مهربونمو داشته باش.

خدای خوبم دنیا دنیا سپاس برای اینکه همسری مهربان و دوست داشتنی در مسیر زندگیم قرار دادی و این خوشبختی را در خود لایق نمیدانم جز در دعای خیر پدر و مادرم.

تولد آقا مهدی یار

سلام پسر مهربون و مامانی ،عزیزم تولدت مبارک نازکم امروز یکساله شدی و ما دیشب برایت جشن مختصری گرفتیم به پاس یکسال حضور شما در زندگی مامان و بابا که سراسر عشق و امید و نعمت و سایه پررنگ مهربانی و لطف خدا بود.خدایا شکر بخاطر این همه سلامتی و شادابی.خدایا ممنون که به ما سلامتی عطا فرمودی تا بتونیم برای مهدی یار عزیزم جشن تولد بگیریم جشن تولدی که توام با سلامتی و شادابی مهدی یار عزیزم و مامان و باباش و خونواده اش بود. مهدی یارم هربار که یاد سال قبل میوفتم و اینکه همش ده روزه بودی که ما از هم بخاطر بیماری من جدا شدیم ،و اینکه من تنها در تخت بیمارستان بودم و شما در خانه به دور از من .وقتی یاد دلتنگیهای اون موقع برایت میوفتم خی...
12 تير 1394

آقا مهدی یار رفته پارک

سلام مهدی یار جان میدونم که از دست مامانی خیلی ناراحتی چون وبلاگت رو آپ نمیکنم خلاصه آقا کوچولو ببخش همش بخاطر شیطونی های آقاست که همه وقت مامانی در اختیار شماست . عزیزم دیروز با خاله زهرا و عزیز جون برا اولین بار رفتیم پارک محلمون پارک تخم مرغی خیلی خوش گذشت به هر دوتون . تو هم بیرون اصلا اذیت نکردی و همش کیف کردی و بازی.پسرم سوار ماشین شد بعدش همگی سوار چرخ فلک شدیم که عزیز جون بدجور ترسیده بود بعدشم سرسره بازی رفتیم. بقیه عکسها در ادامه مطلب اینجا مثلا برا خاله زهرا بلیط گرفتم ولی اون ترسید و گریه کرد و به جاش پسرم سوار شد عین یه شیر مهربون تازه پیاده هم نمیشدی زهرا جون در حال رقص با اهنگ پخش شده در پارک ...
8 ارديبهشت 1394

اولین برف زمستونی مهدی یار بالام

مهدی یار مهربونم امشب اولین برف زمستونی بزرگترین نعمت الهی اومد اونم بعد از ماهها که همه ما ایرونیا منتظرش بودیم آخه امسال بارندگی کم بود و تازه این برفم آخرای زمستون یعنی اول اسفند هستش که باریده و لطف الهی شامل حالمون شده. بقیه در ادامه مطالب ..... پسر عزیزم قبلنا که برف و بارون زیاد میبارید شاید هیچیکی و یا بهتر بگم بچه ها و بیشتر آدم بزرگا قدر این نعمت الهی رو نمیدونستن و شاید یه چیز عادی بود و شاید کمتر کسی موقع بارش اونا خدا رو شکر میکرد و خوشحال میشد،اما الان همه نه تنها بخاطر بارش برف خوشحال شدند و شکرگزاری کردند بلکه حتی برای بارش اون از مدتها قبل دعا و نذر کرده بودند.چون متاسفانه کشور عزیزمون ایران چندسالی هست که با ...
1 اسفند 1393

یه خبر خوب

مهدی یار جان دیشب خاله حدیث و عمو رضا زنگ زده بودن شکر خدا حالشون خوب بود و خبر خوب اینکه خاله حدیث جون قراره به زودی ایشالا یه نی نی خوشگل بیاره.و از این خبر خوب خیلی خوشحال شدیم.خاله حدیث ایشالا که بسلامتی فارغ شین و یه نی نی خوب و خوشگل و سالم بیاری. خاله حدیث مهربون مهدی یار جان دعا میکنه که ایشالا به زودی اینطوری نی نی تون بیاد بغلتون. ...
18 بهمن 1393

عکسهای ماهگرد

سلام قند عسلم،مهدی یار جان ماشالا بزرگ شدی ها .عزیزم برات چند تا عکس میذارم اون وقت میبینی چقد آقا شدی.ماشالا به گل پسرم،خدایا خودت حفظش کن. و اینم عکسای پسرم از تولد تا هفت ماهگی... عزیزم من برم اسپند دود کنم   ...
15 بهمن 1393

عکسهای چهار ماهگی

پسر عزیزم سلام مهدی یار مهربونم چقد زود شما بزرگ شدی و وارد ماه پنجم زندگیت شدی.وقتی خوب فکر میکنم سال گذشته همین موقعها که چندی بیش نبود که از ورودت به زندگیمان باخبر بودیم چقد خوشحال بودم و هرآن منتظر تولد شما نازنین پسرم بودم،انگار که قرار بود آن نه ماه برایم نه سال شود و چقد انتظار شیرین است و حتی کوتاهترین فاصله را نیز بزرگ جلوه میدهد.آری پارسال من به این فکر میکردم که آیا تولد پسرم رو با سلامتی و دلخوشی میبینم و دیگر به چیز دیگر فکر نمیکردم اما حال به لطف خدا به دنیا آمده ای و به لطف خدا بزرگ و بزرگتر میشوی.پسرم تا به حال یعنی از زمانی که وجودت را در زندگیم درک کرده ام با هم دوتایی با خدایمان حرف زدیم و از او کمک خواستیم و...
9 آذر 1393

نی نی عکس

دوستای عزیزم ممنون که به وبلاگم سر میزنید لطفا با رفتن به لینک زیر از عکس مهدی یار کوچولوی من حمایت کنین. www.niniaxs.ir دوستای عزیز مهدی یار جون قبلا از همه شما کمال تشکر را دارد. ...
16 مهر 1393

روز نوشت

مهدی یار جونم سلام مهدی یار عزیزم امروز روز جهانی کودک هستش و من این روز رو از صمیم قلبم بهت تبریک میگم،پسرم آرزو دارم بزرگ شوی ولی همواره دل و قلبت مثل بچه ها پاک و بی ریا باشه.میگن دعای مادر زود میگیره و من چون این را میدانم هر روز از درگاه خدا برای تک پسرم پاکی و خلوص نیت آرزومندم.   پسرم امروز باباجون برا ماموریت رفته تهران و منو با مرد کوچک خونه تنها گذاشته البته عزیزم قبلنا که شما نبودی و بابایی می رفت ماموریت من خیلی احساس دلتنگی میکردم اما امروز با وجود شما گل پسرم احساس آرامش عجیبی داشتم و مدام بهت میگفتم عزیز دلم برا بابایی دعا کن.امروز شما و خاله زهرا خیلی منو خسته کردین آخه مادرجون اینا رفتن باغ و خاله زهرا رو ...
16 مهر 1393